متن آهنگ دست فروش از آنیتا

صبح بخیر دست فروش امروز و توچی داری
دیروز جنس گریه بود بگو امروز و داری تو خنده
همه رو دادی و رفته بگو خب لبخندهات چنده
اونا رم گذاشتی کنار باید باز وایسم تا شنبه
یک نگاه هم بنداز به پلکهام فصل فصله اندوه انگار
صبحا هم کابوس می چینم یه چیز بده می خوام آروم بگیرم
هر روز به جنگ می رم با تصویر خودم با کسی که توی آینه من میبینم
بدون یه روز می شه آینا یه خرد میشه همه خوبیها میان دور و برم
می شه دنیا مال من پَر می شه این حال بد دیگه دستِ دست فروش هیچ وقت نیستش فال بد

نا آرومم طبق معمول خودم بیکارم ولی فکر مشغول
زندگیامون مثله مجنون ولی واسه یه عشق مجهول
نیستش خیالی به آیندم چون که ته تهش باید رفت
می خوام اگه ازم یاد کردن بگن یه دلی و شاد کرد رفت
اینا می خوان سپهر فکر و خیال و ولی اون که خورده دلخوریاشو
دیگه وقت نی که چِت کنی فکر کنی تا صبح با محبتت بم گفتی پاشو
وقتی که شدی غرق عشقش اونوقت می بینی یه دست گرفتت
دست خودت میاد سرنوشتت حقته باید پس گرفتش
هر روز به جنگ میرم با تصویر خودم با کسی که توی آینه من می بینم
بدون یه روز می شه آینا یه خرد می شه همه خوبیها میان دور و برم
می شه دنیا مال من پَر میشه این حاله بد دیگه دستِ دست فروش هیچ وقت نیستش فال بد

نمیدونم تو قلبا جایی دارم من و میکروفونم تو این چهار دیوارم
دلم خوش به برفه و چایی داغم خدا نگاه بنداز یه کم این پایینهارم
فروردین میره عین آدم برفی وقتی رفتم می گن چقد راحت رفتی
وقتی دلت می شکنه تو با هر حرفی باید بری تو تنهایی لاهر تفریح
کاش ریشه کنن باز این گلها تو خاک نبینیم دست فروش یخ زده صبحا تو پارک
جنگ نباشه نبینیم ما کلاه رو تانک به جاش از آینه بکنیم گرد و غبارو پاک
دست فروش دست فروش امروز و تو چی داری برام
هر روز به جنگ می رم با تصویر خودم با کسی که توی آینه من می بینم
بدون یه روز می شه آینا یه خرد می شه همه خوبیها میان دور و برم
می شه دنیا ماله من پَر میشه این حاله بد دیگه دست دست فروش هیچ وقت نیستش فال بد